در حال بار گذاری
امروز: پنحشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۳

دین و اندیشه > شادي را بايد در انديشه کلي اسلام تبيين کنيم

گروه دين و انديشه: عضو هيئت علمي دانشگاه حضرت معصومه(س) با تاکيد بر اينکه شادي را بايد در انديشه کلي اسلام تبيين کنيم ، گفت: ممکن است رقص و برخي شادي‌ها در برخي شرايط ايراد شرعي نداشته باشد ولي با منظومه فکري و انديشه پلکاني اسلام و انديشه امام خميني(ره) سازگاري ندارد.

    گروه دين و انديشه: عضو هيئت علمي دانشگاه حضرت معصومه(س) با تاکيد بر اينکه شادي را بايد در انديشه کلي اسلام تبيين کنيم ، گفت: ممکن است رقص و برخي شادي‌ها در برخي شرايط ايراد شرعي نداشته باشد ولي با منظومه فکري و انديشه پلکاني اسلام و انديشه امام خميني(ره) سازگاري ندارد. 
    محسن رفعت؛ عضو هيئت علمي دانشگاه حضرت معصومه(س) در نشست علمي «حل مسئله رقص و شادي در نظام و فرهنگ قرآن» با بيان اينکه پيشينه رقص به 12 هزار سال قبل برگشت دارد به کاربردهاي رقص اشاره کرد و گفت: يکي از کاربردهاي رقص در گذشته بازنمايي داستان‌هاي اساطيري بوده است يعني قبل از نوشتن، يک ابزار آموزشي بوده است؛ کاربرد ديگر آن حالت خلسه و نشئگي است يعني يک وضعيت ذهني براي ايجاد هيجان و لذت زياد است. وي افزود: برخي گفته‌اند رقص ممکن است حتي در موفقيت‌هاي ورزشي، مراقبه و تجارب روحي و مسائل جنسي هم ايجاد شود و کاربرد داشته باشد؛ نشئگي مدت کوتاهي دوام دارد ولي شايع‌تر از نشئگي ناشي از مصرف دارو و مواد مخدر و ... است؛ رقص به اين حد از نشئگي قطعا نمي‌رسد ولي به هر حال لذت آن مي‌تواند مدت مديدي انسان را گرفتار کند. 
    برخي هم گفته‌اند، رقص، حرکت و ضرب‌آهنگ است. رفعت با بيان اينکه برخي گفته‌اند تا 80 نوع رقص داريم، اظهار کرد: رقص شمشير و حتي قرباني کردن گاو در آئين هندو، رقص عرفاني و صوفيانه، رقص نيايش، بريک و ... از جمله انواع رقص است. واژگاني چون بهجت و نشاط و بشر در حيطه رقص نيستند ولي مرح، سرور، فرح و عشر، لذت، ... بسته به نوع موسيقي آن مي‌تواند جزء رقص و نشئگي قرار بگيرد. همچنين برخي از اين کلمات را مي‌توان در ذيل بحث حرکت هم محسوب کنيم. 
    نگاه قرآن به واژگان مرتبط با شادي
    استاد دانشگاه حضرت معصومه(س) اضافه کرد: مثلا فرح را قرآن در مورد اهل بهشت و اهل جهنم به کار برده است يعني ما مي‌توانيم از يک چيز خوب شاد و از يک چيز بد، ناراحت شويم لذا نوعي حرکت در وجود ما ايجاد مي‌شود بنابراين اين واژگان با موضوع رقص مرتبط هستند. 
    حضرت موسي(ع) مامور شد که دنبال حضرت خضر برود و از او تبعيت کند و به رشد برسد؛ در سوره مبارکه کهف اين داستان بيان شده است؛ حضرت موسي(ع) هدف از اين کار را ايجاد رشد بيان کرد(مما علمت رشدا)؛ رشد براي موسي(ع) در اين ماجرا حاصل شد ولي چون صبر او کم بود رشد کمتري حاصل شد. 
    وي با بيان چرايي اين رشد، اضافه کرد: حضرت خضر دنبال اين بود که به موسي(ع) خبرويت بدهد ولي اين خبرويت دادن اطلاعات صرف نبود، حضرت خضر قصد داشت نظام پلکاني انديشه حضرت موسي(ع) را شکل بدهد. خضر به او گفت تو فقط سوراخ‌کردن کشتي و خرابي ديوار و کشتن آن بچه را مي‌بيني ولي سطح ماجرا از اين‌ها بالاتر است؛ فوق اين مفاهيم ظاهري که تو مي‌بيني مفاهيم بالاتري وجود دارد که تو بايد سطح انديشه خود را بالاتر ببري تا ببيني؛ فقاهت هم اينطور است يعني فقيه کسي است که از طريق صغرويات و کبرويات قصد دارد دين را تفقه کند(در اينجا فقه مصطلح مد نظر ما نيست). 
    رفعت افزود: فردي نزد پيامبر(ص) آمد و ايشان سوره زلزال را براي او قرائت کرد و او وقتي با آيه»فمن يعمل مثقال ذره خيرا يره« مواجه شد خداحافظي کرد و رفت و پيامبر(ص) فرمود: رجع فقيها؛ در نظام انديشه پلکاني که بيان شد فرد، فقط سطح را نمي‌بيند و مسائل را فراتر از ظاهر تبيين مي‌کند؛ در بحث مدظنر ما يعني رقص هم بايد از سطح ظاهري واژگاني چون مرح و فرح و ... بگذريم و باطن آن را بيابيم. 
    استاد دانشگاه حضرت معصومه(س) با بيان اينکه مثلا واژه »فرح« در نگاه قرآن هم براي اهل جهنم و هم بهشت (فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ، يا؛ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ) به کار رفته است، گفت: مرح در قرآن کريم فقط در مورد اهل جهنم به کار رفته است لذا براي کشف خوبي و بدي واژه فرح، بايد ضابطه داشته باشيم يعني در صورتي فرح خوب است که واسطه آن هم خوب باشد. در قرآن لهو و لغو هم زياد استفاده شده است يعني اگر چيزي در راستاي حق باشد از لهويت خارج مي‌شود ولي اگر در راستاي باطل باشد مساوي لهو خواهد شد. 
    حق و باطل هم ضابطه نياز دارد زيرا خيلي از افراد مي‌گويند حق با ما است بنابراين باز هم نيازمند ارتقاء پلکاني هستيم تا به اسماءالله برسيم؛ اين نگاه نگاه علامه طباطبايي در تفسير الميزان است.
     آفت نگاه صرف تشريعي به مسائل اجتماعي
    عضو هيئت علمي دانشگاه حضرت معصومه(س) با بيان اينکه علامه فرموده است قرآن، کتاب توحيد و اسماء الله است يعني همه مباحث قرآن به اسماء الله مي‌رسد لذا همه فروعاتي که ما بحث مي‌کنيم با همين ضابطه قابل تحليل است، اظهار کرد: مسئله رقص هم جزئي از اين درياست و ما با همين ضابطه مي‌توانيم حتي برنامه‌هاي تلويزيون را هم تحليل کنيم. 
    بر اين اساس، يکي از نقاط ضعف جدي ما مذهبي‌ها به پديده‌ها همين است که نگاهمان تشريعي است يعني صرفا به واجب، حرام و مستحب  و مکروه بودن توجه داريم مثلا در بستن عمامه مي‌گوييم مستحب است و شايد در برخي موارد واجب، ولي اگر جان کسي در خطر باشد حکمش چيست؟ وي افزود: به مرحوم شيخ عبدالکريم حائري گفته بودند که روضه بر امام حسين(ع) واجب است يا مستحب و ايشان گفته بود مستحب، بعد گفته بودند چرا اصرار داريد با وجود خطراتي که رضاخان ممکن است براي عزاداران ايجاد کند و حتي برخي کشته شوند اصرار به برپايي روضه داريد؟ جواب او اين بود که عزاداري مستحبي است که اقامه همه واجبات در گرو آن است. اينجا بحث، توصيف مطرح است نه نظام تقنين و حقوق. 
    تربيت غلط در برخي مدارس
    رفعت با بيان اينکه امام(ره) شادي را هم در اين چارچوب تحليل و توصيف مي‌کند، تصريح کرد: ولي در مقابل کساني که اين نظام فکري را ندارند مي‌گويند بگذاريد مردم شاد باشند و برقصند چون مشکلاتشان زياد است. اين نظام فکري، ابليس است. 
    اگر اين نظام فکري حاکم نباشد سراغ جزئيات خواهيم رفت و مي‌شنويم که اين‌ها که بچه هستند و آن گروه هنوز به سن تکليف نرسيده‌اند و رقص  براي آنان حرام نيست و ... و بعد دنبال حکم فقهي براي رقص در مدرسه مي‌روند.
    به گزارش امانت به نقل از ايکنا،رفعت ادامه داد: ما بچه‌ها را با چه مبنا و جهتي تربيت مي‌کنيم؟ لذا امام فرمود که اسلام رزمنده مي‌خواهد و لغويات و لهويات ندارد و همه آن جدي است؛ اگر در نظام آموزش و پرورش چيزي درست کرديم و دنبال توجيه فقهي رفتيم بچه وقتي وارد دانشگاه شد فاجعه درست خواهد کرد و خواهيم فهميد چه خيانتي به نسل کودکان کرده‌ايم.   

نظر خود را بنویسید ...

نظر سنجی